۲۴ دی ۱۳۸۴، ۸:۱۴

تناقض هاي دروني يك زن نويسنده

تحليلي بر رمان جديدالانتشار " خانم نويسنده "

تحليلي بر رمان جديدالانتشار " خانم نويسنده "

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : رمان " خانم نويسنده " نوشته " طاهره علوي " از سوي نشر آگاه با شمارگان 2200 نسخه و با بهاي پشت جلد 2000 تومان روانه پيشخوان كتابفروشيها شده است .

 




از نگاه تحليلگر ادبي مهر، اين داستان كه با توصيف جنبه هاي شخصيتي راوي ( از منظر دوم شخص )  آغاز مي شود، خيلي زود به گره و واقعه اصلي پيوند مي خورد. درحالي كه راوي ، مشغول معرفي خصوصيت ها، عادت ها و ويژگي هاي زن و به نوعي ، بازگويي اينها به خود نويسنده است، از پيشنهاد ازدواج مردي ميان سال و صاحب فرزند به او خبر مي دهد. ناهيد پيشنهاد را مي پذيرد و وارد دوران تازه اي مي شود. شرايط زندگي ، فضاي پيرامون و موقعيتي كه سابق بر اين ، براي كار نويسندگي داشت، كم كم تحت تاثير زندگي زناشويي و قواعد كانون تازه شكل گرفته  خانواده قرار مي گيرد .

آغاز اين دگرگوني كه نه سرمنشا تحول و نه افتادن به ورطه  سقوط ، كه صرفا مسيري تازه ، در جريان زندگي اوست، بازگشاينده  تناقض هاي اجتماعي و  تضادهاي فكري و رواني اين قشر ( نويسندگان ) با ساير اقشار است.

او كه تا ميان سالگي ، تنها و خارج از عرف رايج زنان عادي  جامعه - به دليل تنها بودن از يك سو و نويسنده و روشن فكر بودن از سوي ديگر - مي زيسته ، درمي يابد  كه هر چه زودتر مي بايست از عادت ها و كليشه هاي شخصي خود در گذرد و با شرايط جديد تطابق پيدا كند. درحالي كه حوصله  بچه داري و رسيدگي به كسي " غير" از خود را هنوز در خود احساس نمي كند، ناراحتي ها و واكنش هاي رواني طبيعي  كودك را كه از داشتن مادر ، خانه و شرايطي تازه ، سرچشمه مي گيرد، آزار دهنده و غير قابل تحمل  مي پندارد و همچنان خود را در موضع انفعال ، ناداني  و ناتواني از درك فضاي جديد نشان مي دهد.

به گزارش مهر ، از آنجايي كه " ناهيد" ، رفتارهاي " پرستو" را نامتعارف و غير معمول تصور مي كند، با آوردن يك روانشناس ، مي كوشد او را معالجه و درمان نمايد. " ناهيد " در گسترش روابط و مناسبات زنانه  و خانوادگي خود، بر آن است كه زواياي گنگ و ناشناخته و نادانسته هاي ذهن خود را دست خوش اصلاح و تغيير قرار دهد تا از وراي دستيابي به اين " تغيير"، تعريف صحيح را از رفتار متعارف و سره از ناسره بازشناسد . به عنوان نمونه، زماني كه پاي توصيف هاي " خانم آشتياني " مي نشيند، با برداشت ها و تلقي هاي تازه اي مواجه مي شود:

 " ... صحبت هايي كه در آن جلسه مطرح شد همه دلالت بر كوتاهي هاي خانم آشتياني داشت كه بيش از همه خودش از آنها حرف زد و مدام گفت : " ...مي دانم اشتباه از من بوده" و سر سه طبقه اش را به علامت نفي تكان داد و البته به طلاق راضي نبود. يعني دليلي وجود نداشت كه بخواهد از مردي چنين نازنين كه نه معتاد بود و نه نفقه دادنش لنگي داشت و نه مفقودالاثر بود جدا شود. مردي كه تازه مثل قالب مردها دست بزن هم نداشت..."

او به تدريج ، پدر و دختر وارد شده به زندگي خود را ، شوهر و فرزند به حساب مي آورد و از دل بي اعتمادي ها، تناقض ها و سختي ها، منافذ و راه حل هاي و يژه اي  براي بهبود شرايط مي يابد. گرچه لحظه هايي از داستان ، نيش و كنايه هايي عليه قواعد جامعه  مرد سالار و مملو از هنجارهاي مردانه  به شمار مي رود، اما لحن طنز آلود و همچنين چگونگي ورود "ناهيد" به محيطي خاص از اجتماع ( خانواده ) باعث مي شود كه  كوچكترين شائبه اي مبني بر وجود  دغدغه هاي مرد ستيز و فمنيستي  در خواننده پديد نيايد و او را تا انتها با اثري شبه روان كاوانه  اجتماعي همراه سازد.

زن روشنفكر و نويسنده  داستان -  كه كمتر مواضع اعتقادي و منش روشنفكري اش را بروز مي دهد- تنها كاري كه در طول داستان نمي كند، نويسندگي و نوشتن است.

او صرفا داراي اطلاق " نويسندگي " است كه از پيش از شروع داستان، آن را حمل مي كند و بلافاصله بعد از پاي گذاردن به روايت ، موقعيتي متفاوت را تجربه مي كند.

 او به تدريج شيفتگي خود را به بچه دار شدن و صاحب فرزندي از خود بودن بروز مي دهد و چيزي نمي گذرد كه تصور و روياي مادر بودن را در حال وقوع مي بيند. " ناهيد " باردار مي شود و اين امر ، نقطه  تحولي ديگر در سير تكوين  و تكميل ابعاد گوناگون زندگي اش محسوب مي شود. بارداري او و سرو كله زدن با " پرستو" ، موجب مي شود كه براي مدتي از كار شبانه روزي شوهر غافل شود و وقتي به خود مي آيد كه او را به جرم اختلاس به دادگاه احضار كرده اند. مرد دو هفته به زندان مي افتد ، اما با رفع سوء تفاهم ها آزاد مي شود. حال " پرستو" است كه در نبود پدر ، دچار بيماري رواني و افسردگي  روحي شده است.

از نگاه تحليلگر ادبي مهر ، زباني كه طاهره علوي براي رمان خود برگزيده، زباني عاميانه ، داراي فرمي خطي و كلاسيك با رعايت نظم و توالي زماني و روايتي ساده و خالي از پيچيدگي هاي فرمي و تكنيكي است . داستان از نقطه اي آغاز مي شود، مرحله به مرحله به ورطه ي گره ها و اتفاق هاي داستاني واردمي شود و در نقطه اي نيز به پايان مي رسد؛ پاياني كه البته  انتهاي ماجرا نيست و همچنان به سان وضعيتي تازه و گرهي براي روايتي مجدد، اين بار با محوريت " پرستو"  دخترك پررمز و راز و پيچيده اي كه به نظر مي رسد حتي بيش از " ناهيد" قابليت پرداخت دارد، مستعد پرداختن ، واكاوي و قصه پردازي به سبك خطي و كلاسيك است، اما ذهنيت خواننده اي كه از بدو امر با روايتي سهل و نه چندان قطعيت گريز مواجه بوده ، در اين پايان بندي دچار سكته و توقفي ناگهاني مي شود و انتظار هاي خود را براي نتيجه گيري و مشاهده  پايان قصه ، عقيم و ناتمام مي يابد.

آنچه مشخص است اين كه نحوه  وقوع خرده اتفاق ها به شكل مسلسل وار و پي در پي و تركيب سنتي عناصر ساختار داستاني ، به گونه اي است كه حذف يا دستكاري هر يك از آنها- در رسيدن به ساحت ادبي مدرن يا پست مدرن- ، سير روايي اثر را دچار اختلال و از هم گسيختگي خواهد كرد.

رمان " خانم نويسنده" اثري متكي بر عنصر شخصيت و حاوي جنبه هاي روان شناختي - البته به نثر و زباني داستاني ، امروزي و همه فهم - است كه تحليلي روز آمد و نه چندان ثقيل از موقعيت زن ايراني تحصيل كرده و مدرن، در برخورد با يكي از مظاهر سنتي اجتماع ( زندگي زناشويي ) محسوب مي شود. مواجهه  " ناهيد"  با مصاديقي چون ازدواج ، تشكيل خانواده، روزمرگي، مشكلات خانه ، بچه داري ، ايفاي نقش مادري و همسري توامان و ... شكل دهنده  موقعيت تازه  او هستند. اين عوامل سبب مي شود كه نويسنده با گزينش يك راوي دوم شخص خطاب گر- به اول شخص - از زاويه اي دروني و با لحني شبه ژورناليستي به واكاوي رواني و اجتماعي زنان طبقه  تحصيل كرده بپردازد:

" ... تا حال هيچ كس به رويتان نياورده و نگفته بود كه " زن بابا" هستيد، ولي مثلا دوست خودتان اين كار را كرده و در يك مكالمه  كوتاه پنج دقيقه اي حداقل هفت هشت بار آن كلمه را تكرار كرده بود. غير ممكن بود يك دختر بچه  پنج ساله بداند كه به زن بدبخت و فلك زده اي در شرايط شما " زن بابا" مي گويند . شايد هم دسته گل شوهر تان بود. به راستي  مي توانستيد حالتش را مجسم كنيد؛ بي بروبرگرد قصد خير داشته؛ اما چون نه حال و نه حوصله  حرف زدن داشته و نه تمرين و تبحر لازم در اين كار را ، يك راست سر اصل مطلب رفته..."

نثر نويسنده  بي شباهت به ستون هاي طنز و داستان گونه  مجله هاي خانوادگي و يا صفحه هاي يادداشت طنز روزنامه ها نيست . راوي با وجود اين كه سوم شخص نيست، يك " داناي كل " تمام عيار و مشرف به تمام رويدادها و زواياي دروني و بيروني آدم هاست ( گويي خود زن نويسنده از منظر شاهد است) كه گاه بر مسند قضاوت مي نشيند و با زباني داستاني و روايت گر ، جريان يك زندگي متحول شده را ترسيم مي كند.

مي توان اذعان نمود " خانم نويسنده " با نثر خوش خوان، روايت پرفراز و نشيب داستاني ، آدم هاي آشنا و نه چندان پيچيده و لحن عاميانه و ژورناليستي اش ،  رماني مطابق با استانداردها  وخواسته هاي مخاطب عام، به ويژه زنان ، در بازگويي قصه پردازانه  وجوه مختلف زندگي مدرن و شهري قشر زنان طبقه  متوسط باشد.

به گزارش مهر ، رمان " خانم نويسنده " را مي توان هجويه اي از زندگي دگرگون شده يك زن نويسنده و شرح تنگناها و مصائب فردي و اجتماعي طبقه زنان روشنفكر دانست .

کد خبر 277489

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha